** سلام دوستان عزیز، وبلاگ من یه سری قوانین داره امیدوارم کمکم کنید.ممنون **
1-نظر تبليغاااتي تاييد نميشه
2-نظررر یادتووون بررره خوونتون پا خودتووونه ها.....واااالاااا
3-هيچي ديگه....همين... اميدواريم از مطالب خوشتون بياد
†ɢα'§ :
به سلامتي پسري که...حتي يه بارم به خودش اجازه نداد دستش به عشقش بخوره...ولي پاش بيوفته دستاشو واسه عشقش ميده...
-به سلامتي پسري که...عشقش جلو چشمش اتوزد...ولي رفت خونه وباصداي خواب آلود گفت:ببخشيد،عزيزم،خواب بودم گوشيم روسايلنت بود...
-به سلامتي پسري که وقتي ميفهمه يکي عاشقشه ويه کوچولو ساده وکم سنه،باهاش دوس ميشه تا خراب نشه...!
-به سلامتي پسري که به عشقش گفت:اگه قراره پيش يه دختر غير از تو بخوابم...روزيه که واسه دخترمون لالايي ميخونم...!
-به سلامتي پسري که،به خاطر عشقش پاي چشمش کبود ميشه....اما تف به دختري که گردنش پيش کسي ديگه کبود ميشه...!
-به سلامتي پسري که به دوس دخترش گفت:اگه بري ميشي اسم دخترم...اگه بموني ميشي مادرش...!
-به سلامتي اون پسري که تو پادگانه وموقع شام داره به دوس دخترش فکر ميکنه...ولي اون داره شامو بايه پسر ديگه تورستوران ميخوره...!
-سلامتي پسري که اگه قشنگ ترين دختره دنياروهم توخيابون ببينه...سرشو ميندازه وزير لب ميگه:ميرم جلوتر بهترشو ديدم...!(هان؟چيه؟چرا اينطوري نيگا ميکني،برادرمن واقعيتارو بايد گفت)
†ɢα'§ :
مرد باش . مردونه حرف بزن . مردونه بخند . مردونه عشق بورز .
مردونه گریه کن ، مردونه ببخش
.مرد باش ، نه فقط باجسمت ،
بانگاهت ، با احساست ، با آغوشت
... ... مردباش و هیچوقت نامردی نکن
مخصوصاً برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده.....مرد باش
†ɢα'§ :
مــــرد
چــیزی داره بــه نـــام غـــرور
بــرای هـــمین هــمه فــکر مــیکـنن دلــش از ســنگــه
وگـــرنـه .. هـــزار بــار بــیشتر از زن بـه احـساسـات و نوازش نــیاز داره
بــاور نــداری ؟؟؟
آهـــنگــی غــمگـین تـر از صــدای گـریـه ی مــرد ســراغ داری ؟؟!
†ɢα'§ :
مرد بودن زن رو به چشم عروسك تو رختخواب ديدن نيست...
مرد بودن يعني رفتن زير بار يه كوه تعهد......
مرد بودن يعني يك دنيا غيرت و تعصب.........
كلمه ي مرد حرمت داره!با مرد گفتن به هر نامرد
اين
كلمه رو به نجاست نكشين....
†ɢα'§ :
مرد از زن خیلی تنهاتره!
مرد لاک به ناخوناش نمیزنه که هروقت دلش یه جوری
شد،دستشو باز کنه و ناخوناشو نگاه کنه و ته دلش از
خودش خوشش بیاد!
مرد موهاش بلند نیست که توی بی کَـسی کوتاهش کنه
و اینجوری لج کنه با همۀ دنیا!
مرد نمیتونه وقتی دلش گرفت زنگ بزنه به دوستش و
گریه کنه و خالی شه!
مرد حتی دردهاشو اشک که نه،یه اخـمِ خشن میکنه و
میچسبونه به پیشونیش!
یه وقتایی ، یه جاهایی ، به یه کسایی باید گفت :
.
"میــــــــــــ ـم ... مثلِ مـــــرد!
†ɢα'§ :
مردها...
را با سبيل هايشان ميشناسند...
با قطر بازوهايشان
با کلفتي صدايشان...
با جيب هاي خالي يا پرشان
............با کفش هاي کهنه
يا اتومبيل آخرين مدلشان...!
اما کسي مرد ها را با قلبشان نميشناسد
قلبي که پشت غرور مردانگي شان پنهان شده
قلبي که بزرگتر از قلب کوچک شماست
قلبي که مي افتد...از دست ظريفي
قلبي که...... ميشکند....آرام و بي صدا
صداي شکستنش ..پشت صداي مردانه شان
به گوش هيچ ظريفي نميرسد..
†ɢα'§ :
آرزوهــایــم به درکــ ،
اصــلا رویــاهــایــم هــم ،
حـــتــی آیــنــده ام ،
مــگــر چــه فــرقــی مــی کــنــد؟!
بــهــشــت یــا جــهــنــم ،
شــاد یــا غــمــگیــن ،
دنــیــای بــی تــو ،
ســراســر جــهــنــمــی غــمــگــیــن اســت …
†ɢα'§ :
همین که در میان عطر نفس هایت دستانت مال من باشد کافیست . . .
با تو قطرات باران که سهل است،فوران آتش فشان هم دلچسب میشود !
†ɢα'§ :
هی غریبه......
نوشته هایم را به خودت نگیر....
مخاطب من کسی است که وجودش را به دنیا نمیدهم....!
†ɢα'§ :
†ɢα'§ :
تـنها یـه بار عــاشـق مـیشی...
پـس اگـه بـرای بـار دوم حـس عــاشـق شـدن بـهت دسـت داد...
بـدون کـه عــاشـق نـشـدی...
"هــوایــی" شـدی...!
†ɢα'§ :
كه از ياد برد ، چيزي به نام ماندن هم وجود دارد!
†ɢα'§ :
نیستی به درکـــــــــ
مقابل اینه می نشینم و سیگــــــارم را روشن میکنم...
در نبودنت خودم بهتر میتوانم ببینم
نگران جای خالی ات نباش سیگـــــار پــــــر کرده!!...
†ɢα'§ :
اما اين بازي که تو راه انداختي ...
سراسر دل شکستنـَـک بود و بس!
†ɢα'§ :
منـــــــــــــ ؛ جـانــــــــــ می دهمـــ !!!!
†ɢα'§ :
قــصــه بــگــو تـا بـخوابـم...
امـشـب قـصـه آمـدنـت را مــیـخـواهــم...
مــیــخـ ــوانــ ــی؟!!
†ɢα'§ :
در هم گره مـے خورند, مـے پیچند
میبینـے
وقتـے نیستـے
حتـے موهایم هم بـے تابـے مـے ڪـنند!
†ɢα'§ :
وقـتـی حـس میکـنم
جآیــی در ایــن کرِه ی خآڪـی
تــو نفس میکــشــی و مـن
از هــمآטּ نفـس هآیتـــ ،،، نفس میکشم !
تـو بــآش !!!
هـوآیتـــ ! بـویـتـ ! برآی زِنده ماندنم ڪـآفـــی است …
†ɢα'§ :
مــــن چرک نویس احساسات تو نیستمــــ !
ـــ“دوستـت دارم”ـــ هایت راــــ
جـــای دیگری تمرین کنـــ !
†ɢα'§ :
غم و درد است و تب تنهايي …
نا اميدي .. انتظار .. شب بيداري …
امشب همچو ابر پر بارانم ..
اين چنين است همين حال بدم ..
†ɢα'§ :
چقـدر احمــق بودم کـہ اون لحظـہ هایـے کہ . . .
صـدام میکردے "عروسکــم " خون میــدویـد زیر پوستـم . .
و بـا " ع ش ق " میگفتــم جانــــم . . .
غافـل از اینکــه واقعــا عروسکــے بیش نبودم . . . !
عروســک خـیمـــہ شــب بــازے . .
†ɢα'§ :
زنــــــانی که تهی از احســــاس...
و با چتری از منطق....
گوشه ای تنها نشسته اند...
بی شک ، همان دخــــترکان بی پروایـــی اند ....
که سالهایی نه چنـــــــدان دور ....
بی تجربه از " تب و لرز " عشــق ،،
"خیســی بارانـش " را آرزو میکردنـــــــد.....!!
†ɢα'§ :
چه فرقی می کند مهر باشد
یا آبان و یا آذر ماه...!؟
وقتی تو باشی و پاییز باشد
باران، برگها و ابر باشند
زندگی رنگ دیگری دارد؛
من وپاییز هر دو عاشق توهستیم!
نگاه تو در شعرم پیداست،
فقط صدایم کن...
†ɢα'§ :
یکی بود یکی نبود
اون که بود من بودم اون که نبود تو بودی
یکی داشت یکی نداشت
اون که داشت تو بودی اون که تو رو نداشت من
یکی خواست یکی نخواست
اون که خواست تو بودی اون که بی تو بودن رو نخواست من
یکی اورد یکی نیاورد
اون که اورد تو بودی
اون که به جز تو به هیچکی ایمان نیاورد من
†ɢα'§ :
همیشه جایی بود که بادیدنش یادتودرخاطرم زنده میشد،
همیشه آهنگی بودکه باشنیدنش حرفهایت درذهنم تکرارمیشد
آن لحظه هاهمیشگی نبودعشق تودرقلبم ماندنی نبود،بودنت درکنارم تکرارنشدنی بود!
†ɢα'§ :
چه لحظه ي دردآوريه!اون لحظه که ميپرسه:خوبي؟بغض تو گلوت ميپيچه،5خط مینویسی ولي بجاي ok،همه رو پاک ميکني،مي نويسي:خوبم،مرسي،تو خوبي؟
†ɢα'§ :
ϰ-†нêmê§ |
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد